ترک

ساخت وبلاگ
یه بنده خدایی هم بود از این مشکلات اضطرابی داشت، حالش بد میشد استرسش بالا میرفت و دیگه نمیفهمید وضعیتش رو.. از طرفی به ازدواج هم نیاز داشت و دوست داشت خانواده تشکیل بده و یک فضای گرم برای زندگی شکل بده. چیزی که از بچگی نداشت و دلیل عمده اضطراب ها شاید همون بود... خواستگاری میرفت جواب رد میشنید حالش بدتر میشد. باز مشاور توصیه میکرد بیشتر خواستگاری بره ...میرفت و خب خانم اون طرف قضیه هم سطح تاب آوری ایشون رو میفهمید و حاضر به ازدواج نمیشد. احتمالا با خودش میگفته چطور با مردی زندگی کنم که با کوچکترین مشکل میزنه زیر گریه یا حالش بد میشه و ...این چرخه باطل دائم تکرار میشد. نمیدونم شاید عموم مشاورها هیچوقت چنین حالتی رو درک نکنن و راهکار اشتباه بدن. یا شعارهای انگیزشی بی پایه و اساس. واقعا سطح و عمق دغدغه و غصه های آدما متفاوته و وای به روزی که زندگی وارد دور باطل حوادث بشه.....خدا کمک کنه به ما که این کارها از آدمیزاد برنمیاد ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 45 تاريخ : جمعه 28 مهر 1402 ساعت: 0:12

خیرات جمعه این هفته رو به نیابت از فاطمه خانم عزیز درست کردم، که دوستی و محبتش از راه دور شامل حالم شده و بُعد فاصله به من  اجازه ی برآوردن حق دوستی رو به وجه احسن نداده. امیدوارم خدا به محبت اهل بیت دل خودش و خانواده ش رو آروم کنه. ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 43 تاريخ : جمعه 28 مهر 1402 ساعت: 0:12

گاهی اوقاتم میشینم فیلم هلن کلر رو نگاه میکنم،

اون قسمت تلاش های بیحاصل و رنج مربیش و اندکی از سنگینی شونه م کم میشه

 

 

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 37 تاريخ : جمعه 28 مهر 1402 ساعت: 0:12

امروز اینقدر هوا زیبا شده بود که دلم میخواست وسط بلوار همینطور بشینم و فقط بوی طراوت آسمون رو حس کنم، پاییز که میشه انگار دوپامینی چیزی توی هوا منتشر میکنن اینقدر که دلچسبی فضا بالا میره..

عمیقا دلم برای مدرسه تنگ شده، شاید همین روزا برم و سرکی به کوچه باغ مدرسه مون که این اواخر دیگه خیلی درختاش انبوه شدن بکشم 

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 17 مهر 1402 ساعت: 13:26

با تشکر ویژه از دوستانی که این مدت فیلم های مختلفی رو پیشنهاد دادن، این موارد رو تونستم ببینم سریال silo, خیلی خوب بود و پیشنهاد میکنم. سریال سندیتون, برای سرگرم شدن مناسبه اما تقریبا کلیشه ایی از رمان های کلاسیک انگلیسیه و زیبایی های بصریش به پای فیلم های مثل عقل و احساس و یا خانواده بریجرتون نمیرسه. سریال دروغگوی دوست داشتنی, سریال کره اییه. ایده داستان نو هست و تا اواسط فیلم کشش و جذابیت خوبی داره. در کل سریال متوسطی به حساب میاد. یک سینمایی جدید رو هم اجمالا بررسی کردم، نسخه ی ۲۰۲۳ سه تفنگدار. خیلی ایده آل نبود از نظر من اما نسبت به تمان نسخه هایی که دیدم جدی و حرفه ایی تر بنظر میرسه البته هنوز کامل تماشاش نکردم و نظر کاملا نسبیه .. ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 43 تاريخ : دوشنبه 17 مهر 1402 ساعت: 13:26

چرا باید فکر عالی شدن رو در ذهن بچه ها بکاریم؟! تو باید عالی باشی خیلی خوب بدون نقص بدون شکست اینکارو نکن عیبه نذار بقیه بفهمن چی کار کردی واقعا چرا؟ خب همه ما میدونیم که آدم ها پر از نقص و مشکلن و مسیر زندگی پیچ و خم های بسیار داره، اینکه از یک بذر کوچیک بخوایم حتما یک درخت تنومند بشه، توی مسیر تندباد خم نشه، از آتیش سوزی جنگل جون سالم به در ببره، هر سال ۲۵ سانتیمتر بلندتر بشه درسته واقعا؟! اصلا کسی که اینطور انتظاری داره از عقل و درایت بهره ای برده؟ ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 17 مهر 1402 ساعت: 13:26

واقعا جا داره یک بنر بزنم و از همه ی دوستانی که این مدت کمک کردن به صورت های مختلف تشکر کنم...

همیشه با فلسفه بنر زدن مشکل داشتم و با خودم میگفتم چه معنی میده؟!

اما الان فکر میکنم میتونه معنیش این باشه که از بس محبتتون زیاد بوده و قلبم رو سرشار کرده که دلم‌ میخواد عالم و آدم خوبیاتون رو بفهمن..

ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 17:14

انتهای دبیرستان حدفاصل سرویس های بهداشتی و دیوار انتهایی حیاط فضای دنج ما بود. برای فرار از برنامه صبحگاهی، فرار از کلاس های ناخوشایند و یا برنامه های فرمالیته اونجا پناه میگرفتیم. کتاب های هری پاتر رو اونجا دورخوانی میکردیم، نوشته های جدید و دستاوردهای ادبی رو توی اون محفل چند نفره برای هم ارائه میکردیم. تتوهای سمپاد رو با روانویس روی دست هم میزدیم و در مورد برنامه های جدی برای آینده جهان اونجا صحبت میکردیم. اجرای پرده های نمایشنامه های سه تفنگدار، مونت کریستو قسمتیش اونجا رقم خورد.  هر کدوم منسوب به کاراکتری از بین کتاب های داستان بودیم. زمان انتخاب اسم به رای اکثریت، قرعه فرد ویزلی به اسم من خورد. یکی از برنامه هامون برای آینده پیوستن به گروه پزشکان بدون مرز بود. به خودمون افتخار میکردیم که از سطح پوسترهای انریکه و آوریل بالاتر رفتیم و آیدلی مثل چگوارا داریم! ر. گرایشات اسلامی داشت و همینطور پ. و چون گرایش ها با نوگرایی هایی مثل افکار شریعتی و آهنگ های سامی یوسف پیوند خورده بود مشمول انزجار و تمسخر ما نمیشد. یادمه در مورد پزشکان بدون مرز که صحبت میکردیم ر. میگفت: پزشکان بدون مرز از شرایط خدمتشون آشکار نبودن نمادهای دینیه! منم میخندیدم و میگفتم عیب نداره موهامون رو میتراشیم که نه موها پیدا باشن نه لازم باشه حجاب بذاریم!!! برای رضای خاطر ر. میگفتم و چه حرف ها که من برای رضای خاطر این و اون نگفتم و چه کارها که نکردم. ***** پدر مجموعه ایی از آثار شریعتی داشت. اصلا علاقه ایی به خوندنشون نداشتم. برای عمیق تر شدن رفاقتم با پ. هر از گاهی چند صفحه ایی میخوندم. ر. شیفته ی مدلینگ بود و سعی میکرد گام برداشتنش به سبک کت واک، قدم پشت قدم باشه...فرم مسخره ایی میشد اما خب در عا ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 17:14

دوشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۲۸ ق.ظ متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. ۱ ۰ ۰۲/۰۷/۰۳ أنارستان ترک...
ما را در سایت ترک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2waitor1 بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 17:14